سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اگر دانشمند همه آنچه را که می گفت، نیکو و درست بود، شاید از عجب وخودپسندی دیوانه می شد . دانشمند آن است که درستیهایش فراوان باشد . [امام حسین علیه السلام]

متفکران عصر دیجیتال



86/11/7 ساعت: 11:19 عصر
 

 

شرکت سونی در آغاز فعالیت خود قصد تولید رادیویی کوچک را داشت،این رادیو می بایست در جیب

 پیراهن جا می گرفت،طراحان این شرکت در ارائه اولیه مدلی که به اندازه کافی کوچک باشد شکست

خوردند،به همین جهت تمامی کارمندان واحدهای فروش،با پیراهنهایی که جیب هایی بزرگتر از حد

 معمول داشتند به این سو و آنسو می رفتند...

یکی از مهمترین علتهای موفقیت شرکتهای ژاپنی عزم راسخ آنها در تعقیب هدف می باشد.

براستی،ما در رسیدن به اهدافمان چگونه عمل می کنیم؟

ما در جهت اهدافمان حرکت می کنیم یا اهداف را در جهت خودمان حرکت می دهیم؟!

کشوری که درآن زندگی می کنیم چطور؟


نوشته شده توسط: ایمان یزدانی

85/5/27 ساعت: 5:31 عصر
 

به نام خدا

 سلام ، در ابتدا لازم میدانم سپاسگذارهمه دوستانی باشم که در پست قبلی مرا مورد لطف خود قرار دادند و ازهمه شما خوانندگان محترمی که به این وبلاگ سر میزنید،خواهشمندم مرا با نظرات ارزشمند خود در جهت ارائه پهترو پر محتواتر مطالب یاری نمایید. 

یکتا دین مدیر نام مقاله ای است که در نشریه تفکر متعالی(شماره 4)به چاپ رسیده،قسمتهایی از این مقاله که  باعث میشه در مورد موضوع آن به تفکر بپردازیم را برایتان می آورم. 

مایکل هارت محقق آمریکایی و نویسنده کتاب تاثیرگذارترینهای تاریخ  می باشد او دراین کتاب به درجه بندی یکصد انسانی که بیشترین اثر را به جهان اطراف  خود داشته اند پرداخته است.بعد از چاپ کتاب نتیجه بسیار بحث برانگیز از آب درآمد. خصوصا در مورد اینکه از چه کسانی در این فهرست و در کجای ان نام برده شده است و یا چرا اصلا نامش در ان نیامده است؟

نویسنده، حضرت محمد(ص) را در صدر فهرست خود قرار داده بود.در میان ده نفر اول نام هیچ آمریکایی به چشم نمی خورد در حالی که فرازترین جایگاه در بین آمریکایی ها،به جرج واشنگتن تعلق داشت که جای بیست و ششم را اشغال کرده بود.از بنیامین فرانکلین و آبراهام لینکلن در این فهرست یکصد نفره نامی برده نشده بود و تنها به ذکر افتخاری از ایشان بسنده بود.او اساس انتخاب خود را بر مبنای تعداد افرادی قرار داده بود که هر کدام از آنها بر اطراف خود تاثیر گذارترین بوده اند و این اثر در طول زمان تداوم داشته است.انتخابهای اول نویسنده، با اقبال عامه مواجه نشد اما به نظر من اگر آنها حتی تفاوتهای ظاهری حضرت محمد(ص) را با سایرین می دانستند،دیگر تعجب نمی کردند.

در طول تاریخ حضرت محمد(ص)تنها فردی است که به طور همزمان در هر دو زمینه دین و حکومت،بیشترین موفقیت را داشت و در نقش یک رهبر سیاسی و مذهبی عمل کرده است.....

در ادامه مقاله نویسنده به جنگ بدر اشاره کرده است ( در این جنگ حضرت محمد(ص)برای اولین  بار در تاریخ عربستان تاکتیکی نظامی به نام فالانژ را استفاده کرده و مسلمانان با تعداد 313 نفربا این تاکتیک بر 950 نفر نیروهای دشمن پیروز شدند)

همه ما میدانیم که محیطی که رسول ا...(ص)در آن به دنیا آمد به دلیل روحیه بی رحمانه،تعصبات جاهلانه،غارتگریها و...عربها،به دنیای عقب افتاده آنروز معروف است.و اما با وجود چنین شرایطی،آن حضرت چگونه و تحت تاثیرچه عواملی ساخته و تربیت شد؟روشهای او برای حکومت جامعه و فرماندهی جنگ ها چگونه بوده است؟ آموزه ها و تفکرات آن حضرت در مورد شیوه های رهبری جامعه و اداره آن و به طور کلی تاکتیکها و فنونی را که در جنگ هایش استفاده می کرده از کجا سر چشمه گرفته بود؟ 

                               بیاید بیشتر در این زمینه ها با هم فکر کنیم.

 

 


نوشته شده توسط: ایمان یزدانی

 

                                                                                                              

سلام،امروز داشتم نشریه تفکر متعالی را مطالعه می کردم،این نشریه به تازگی وارد عرصه مطبوعات شده،در شماره 4 این نشریه که مربوط به همین تابستان 85 میباشد مطلب جالبی تحت عنوان مغزها و یافته ها آورده شده که نویسنده آن خانم پریا میباشد. قسمتهایی از مطالب این مقاله که خیلی برام جالب بود را میاورم تا شما هم لذت ببرید:

...میگویند حیرت وشگفتی،یکی از وضعیتهای مثبت و تعالی بخش آگاهی است و از افزایش خودآگاهی انسان خبر میدهد.بنابراین حیرت کردن تمرینی برای گسترش خودآگاهی و شعور فردی است.حالا چه طور حیرت بکنیم و دچار احساس شگفتی بشویم؟بهترین روش،تفکر درباره ناشناخته ها و مجهولات است اما راه های ساده تری هم برای این منظور وجود دارد.

خواندن اخبار فوق العاده و تامل برانگیز علمی،اخباری که بتواند تکانها و جنبشهای هرچند جزیی را در حوزه خودآگاهی ایجاد کند یکی از راه های تمرین حیرت کردن است...

با خواندن این خبرها می توانید به نتایجی برسید که بعضی از آنها هشدار دهنده اند و بعضی بشارت دهنده،نظرات و نتایجی مانند:

تکنولوژی در حال تسخیر انسان و تسخیر زندگی انسان است.

انسانها در حال تبدیل شدن به موجوداتی مکانیکی و غیر زنده و مصنوعی اند.

همراهان مصنوعی و تکنولوژیک(مانند اینترنت و موبایل های رو به تکامل)دارند جای همراهان زنده و طبیعی انسان را می گیرند.

انسان در حال از دست دادن قدرتهای شهودی و باطنی خود در عوض دستیابی به قدرتهای مشابه ظاهری است .

زندگی احساسی و عاطفی انسان در حال ضعیف شدن و در مقابل زندگی فکر مدار او در حال قوی شدن است.

 راحت طلبی و راحت زیستی در حال گسترش شتابنده است.بنابراین میتوانیم انتظار داشته باشیم که طبیعت به این راحت طلبی واکنش نشان دهد:

بروز بیماریها و بلایای جدید،ایجاد مسایل پیچیده و لاینحل.

و ده ها پیام دیگر و البته یک پیام خوب هم بگویم:

قدرت آفرینندگی و خلاقیت روح انسان با سرعت هر چه بیشتر در حال آشکاری است.

در ادامه مقاله تعدادی از اخبار فوق العاده و تامل برانگیز که به آنها اشاره گردید آورده شده که تیتر تعدادی از آنها بدین شرح است:

-کامپیوتر،رقیب یا خدمتگذار مغز

-از مرد عنکبوتی تا ربات مارمولکی

-لندن،توکیو،نیویورک...آتلانتیسهای قرن!

-هیات رئیسه مغز!

-دویدن ضریب هوشی را افزایش میدهد!

-شکم گرسنه،کارخانه تقویت حافظه

-به احتمال 80% به این دلیل می میرید

-امگا سه قهرمان

          

 

  

 


نوشته شده توسط: ایمان یزدانی

 

به نام خدا     

تاحالا نام ادوارد دوبونو را چقدر شنیده اید؟ دراینجا به معرفی مختصری از وی می پردازیم:

در بین هزاران نفر از مردم دنیا و شاید بتوان گفت میان میلیونها نفر،اسم ادوارد دوبونو سمبلی از خلاقیت و نو اندیشی است. دکتر ادوارد دوبونو یکی از افراد نادر است که تاثیر قابل توجهی بر روش فکری بشر گذاشته و از جنبه های مختلف،او یکی از متفکرین در سطح بین الملل میباشد.از ویژگیهای کار او پاسخگویی به طیفی گسترده میباشد، به طوری که دانش آموختگانش از کودکان پنج ساله تا مدیران ارشد برجسته ترین شرکتهای بین المللی میباشند.

خدمت ویژه دکتر دوبونو، دست یابی به نکات اعجاب انگیز خلاقیت بوده و عمده فعالیتهایش را بر این اساس قرار داده است.

کتاب اصلی او مکانیزم ذهن میباشد که در سال 1969 منتشر شد. در این کتاب او نشان داد که چگونه شبکه اعصاب در مغز نمونه های متقارن را به صورت ادراک حسی ما ثبت میکنند. نکته قابل توجه درباره کتابهای او این است که کتابهایش در محدوده مباحث دانشگاهی باقی نماندند و به صورت تمرینهای کاربردی و قابل استفاده برای همه سنین از کودکی تا بزرگسالی در آمدند.

نظر خود وی در باره نواندیشی چنین است:

تفکر سنتی بر پایه تحلیل، قضاوت و بحث و جدل میباشد. این قوائد در یک سیستم پایدار و همچنین برای شناسایی موقعیتهای استاندارد و احتیاجات مربوط به آن کافی هستند، اما این روشها در دنیای پر تغییر کنونی قابل اجرا نیستند:چرا که راه حلهای استاندارد همواره کاربرد نخواهند داشت.در واقع یک نیاز جهانی گسترده برای تفکر وجود دارد که خلاق و سازنده باشد و بتواند راههای پیشرفت و ترقی را هموار ساخته و بپیماید. بسیاری از مشکلات اساسی در دنیا به وسیله بر طرف کردن علتها حل نمیشوند،بلکه لازم است راهی برای حرکت به جلو طراحی کنیم،هرچند که علت باقی مانده باشد.

   او مخترع بازی L است که گفته میشود ساده ترین بازی واقعی است که تاکنون اختراع گردیده است.روش شش کلاه وی در بسیاری از شرکتها مانند IBM  در حال حاضر مورد استفاده قرار میگیرد.

ادوارد دوبونو میگوید:

  تفکر میتواند و باید آموزش داده شود،اگر ما نیازهای جهان سریع و متغیر کنونی را درک کنیم.


نوشته شده توسط: ایمان یزدانی

85/3/22 ساعت: 4:5 عصر
 

معرفی پیتر سنگه (قسمت اول)

انسان دستخوش تغییراست و انسان واقعی کسی است که بتواند خودش از نو بسازد.

پیتر سنگه در سال 1947 متولد شد و پس از طی مراحلی ،تحصیلات خود را در دانشگاه استنفورد در رشته مهندسی آغاز کرد. او فوق لیسانس را در دانشگاه MIT با تحقیق روی مدل سازی سیستمهای اجتماعی گذراند واز همان دانشگاه در رشته مدیریت،دکترا دریافت کرد. او خود را یک ایده آلیست کاربردی میداند. این طرز فکر باعث شد که او در عین پیشنهاد و پیروی از مفاهیم مدینه فاضله گون مانند ارزشهای مشترک و تفکر سیستمیک،بتواند راهکارهایی را هم در بعد اجرایی و عملی این مفاهیم در محیط کار و سازمانهای امروزی پیشنهاد کند.این طرز فکر منجر به تاسیس یک انجمن به نام انجمن سازمان فرا گیر در کمبریج شد. رسالت این  انجمن پیش برد دانش کاربردی در زمینه رشد انسان و سازمان میباشد.

پیتر سنگه را استراتژیست قرن نامگذاری کرده اند. مجله استراتژی تجارت او را یکی از 24 انسانی میداند که بیشترین اثر را روی روش و منش کار و تجارت در قرن 20 داشته اند.

پیتر سنگه معتقد است که نظریاتش را از دل انسانیت استخراج کرده است.او میگوید که انسان دستخوش تغییر است و انسان واقعی کسی است که بتواند خودش از نو بسازد.او معتقد است که تطبیق،سازش یا نظر( یاد بگیر تا زنده بمانی)  مهم است اما سازمان فراگیر علاوه بر توان تطبیق باید یادگیری سازنده و خلاق داشته باشد.

پیتر سنگه چهار کتاب منتشر کرده و سخنرانیهای بسیاری را تا کنون ایراد کرده است. کتاب اول او با عنوان فرمان پنجم: هنر و کاربرد سازمان فرا گیر آغازگر همکاری او با گروهی نویسنده برای نوشتن سه کتاب بعدی بود .

 


نوشته شده توسط: ایمان یزدانی

85/3/14 ساعت: 5:30 عصر
 

به نام خدا

 

امروز می خواهم پدر مهندسی مجدد را به شما معرفی کنم: 

براستی تا حالا از خود پرسیده ایم مهندسی مجدد یعنی چه ؟چه ضرورتهایی باعث گردیده که تفکر مهندسی مجدد شکل بگیرد؟ مهندسی مجدد چه تاثیری در سرنوشت سازمانها وشرکتها داشته است؟هدف نهایی مهندسی مجدد چیست؟چه کسی را پدر مهندسیر مجدد نامیده اند؟

مایکل همر(Michael Hammer ) پدر مهندسی مجدد درباره تعریف آن می گوید:

مهندسی مجدد تعریف دوباره فرایندهای کسب و کار به گومه ای انقلابی برای دستیابی مهندسی مجدد به بهبودی چشمگیر است، مهندسی مجدد شامل دگرگونی بنیادین فرآیندهای کسب و کار سازمان است. مهندسی مجدد کسب و کار ، فرآیند تغییر بنیانی روش انجام کار است. به منظور دستیابی به بهبود سریع عملکرد از لحاظ معیارهای حساس امروزین ،همچون قیمت ،سرعت ،کیفیت ،سهم بازار و بازگشت سرمایه.

جهان با شتاب به دگرگونی رو نهاده است راهکارهای کهنه و روشهای صنعتی پیدایش و گسترش ساخت و فروش و خدمات پس از فروش دیگر مناسب و دلخواه نیست، دردوران کسب وکارفراصنعتی شرکتهابایدبرپایه به هم پیوستن دوباره آن وظایف و برگرد فرآیندهای یکپارچه سازماندهی شوند. دگرگونی های پر شتاب و گسترده موجب تغییر محیط و تغییر فرهنگ سازمانی شده است.در گذشته مدیریت سازمان یک ارباب موثر داشت و ْآن سرمایه گذار بوده است.اینک دو ارباب دارد و دومی مشتری است . باید مشتری و رضایت وی را داشته باشیم تا بتوانیم سرمایه گذار را خشنود کنیم.مشتری  تنها به یک چیز دل می بندد:

نتیجه و ارزشی که به او تحویل می شود، این پایه و بنیان سازمانهای فرآیند محور است.هر آهنگی که مشتری بنوازد دیگران باید با آن برقصند و این به معنای بی اعتبار شدن امر و نهی های گذشته در سازمان است.در نظام های نوین سرنوشت کارکنان به دست مدیریت نیست به دست مشتریان است.


نوشته شده توسط: ایمان یزدانی

85/2/29 ساعت: 7:34 عصر
 

اندیشه های کن بلانچارد

 

کن بلانچارد اندیشمند بزرگ حوزه مدیریت‌، مقاطع مختلف دانشگاهی را تا دکترا در رشته های حکومت و فلسفه، جامعه شناسی، آموزش و رهبری در دانشگاه کرنل طی کرد. او هم اکنون به عنوان عضو هیئت امناء دانشگاه و به عنوان استاد رشته تربیت مشاور، رهبری و رفتار سازمانی در دانشگاه ماسوچوست مشغول فعالیت است. بلانچارد سخنرانی ماهر است که صادقانه و از صمیم قلب سخن می گوید. او مشاور سازمانهای بزرگی نظیر جنرال موتورز، دیزنی، هوندا، کداک و... بوده است. بلانچارد به همراه همسرش شرکتهای بلانچارد را تاسیس کرده که در زمینه آموزش و مشاوره مدیریت در سطح جهان عمل می کند.

بلانچاردجوایز بسیاری را در حوزه مدیریت و رهبری و منابع انسانی از آن خود کرده است. او مانند دراکر و دمینگ جایزه مشاوران بین المللی مدیریت را از آن خود کرده است. بلانچارد نویسنده ای بسیار برجسته و موثر است که تاکنون بیش از 30 کتاب منتشر کرده که به زبانهای متعدد ترجمه شده و در میلیونها نسخه به فروش رفته است. بلانچـــارد در سال 1982 کتاب مدیر یک دقیقه ای را به همراه اسپنسرجانسون منتشر کرد که در حوزه مدیریت موفقیت بسیاری یافت و بیش از 9 میلیون نسخه از آن به فروش رفت. کتابهای بلانچارد همواره درصدر کتابهای پرفروش قرار داشته است. او موضوعها و زمینه های مختلفی نظیر توان افزایی، مدیریت و رهبری، مدیریت کیفیت، مدیریت اجرایی، کار تیمی و... را مورد بررسی قرار داده است. او کار تیمی را عملاً در نوشتن کتابهای خود نیز به اجرا درآورده و بسیاری از کتابهای خود را به صورت گروهی نوشته است. از نکات بارز کتابهای بلانچارد استفاده از سبک داستانی و بیان و توضیح مفاهیم و پیامها از زبان شخصیتهای داستان است.

بلانچارد در کتابهایش می آموزد که چگونه می توان همزمان برای امروز رقابتی بود و برای فردا نیز آماده شد. شخصیت و شاخص شاهکار ادبیات مدیریتی او یعنی مدیر یک دقیقه ای فردی است با هدف گذاری، تشویق و توبیخ یک دقیقه ای، بدون صرف وقت زیاد به نتایج مطلوب و موثر دست می یابد. او در جای جای کتابهایش بر تشویق و توبیخ مناسب و بجا اصرار دارد و آن را عمده ترین عامل موثر در اجرا و عملکرد افراد می داند.

او از روش غلط برخی مدیران در مچ گیری و ظاهر شدن در حین ارتکاب اشتباه توسط افراد انتقاد کرده و از این نوع مدیران به عنوان چلچله دریایی یاد می کند. بلانچارد خطا و اشتباه را فرصتهای یادگیری می نامد. او با تاکید بر مثبت اندیشی بر این باور است که باید بر عملکرد خوب تمرکز و تکیه کرد تا اثربخشی در فرد و سازمان به منصه ظهور برسد. بلانچارد توان افزایی را از مفاهیم نویدبخش کسب و کار می داند که درجهت آزادکردن نیروهای درونی افراد برای کسب دستاوردهای شگفت انگیز موثر است. به نظر بلانچارد عمر نظام سلسله مراتبی به سرآمده و تنها در سایه مشارکت اطلاعاتی کارکنــــان می توان افرادی مسئولیت پذیر تربیت کرد. او چنان بر اهمیت گروه و کارگروهی تاکید می ورزد که آن را پدیــده شگفت انگیز و معجزه خداوند عنوان می دهد. بلانچارد در تبیین نقاط ضعف و ناکارآمدی نظام سنتی ارزیابی عملکرد درکتابهایش سخن می گوید و بر مدار پاداش معنوی و کسب ارزشهای معنوی می چرخد و مدیریت برمبنای ارزشها را طرح می کند و رأس و رئیس اصلی سازمان را همین ارزشها می داند. بلانچارد توصیه می کند که همه انسانها من را از سر راه خداخواهی بردارند و باتوجه به درون خویش، به انسانهایی خوشبخت تبدیل شوند.



نوشته شده توسط: ایمان یزدانی

<      1   2      

لیست کل یادداشت های این وبلاگ


 RSS 
خانه
شناسنامه
پارسی بلاگ
پست الکترونیک

:: کل بازدیدها ::
57198

:: بازدید امروز ::
7

:: بازدید دیروز ::
1

:: مطالب قبلی ::

زمستان 1386
تابستان 1385
بهار 1385

:: اوقات شرعی ::

:: درباره من ::

متفکران عصر دیجیتال
ایمان یزدانی
بیان موضوعات تفکری و مدیریتی

:: لینک به وبلاگ ::

متفکران عصر دیجیتال

:: لینک دوستان من ::

:: وضعیت من در یاهو ::

یــــاهـو

:: اشتراک ::